نویسنده :
میثم کریمی
|
|
باز محرم رسید، ماه عزای حسین سینه ما میشود، کرب و بلای حسین کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین
*******
فرشتهها از امشب صبوی غم مینوشن دوباره اهل جنت پیرهن سیاه میپوشن
*******
با آب طلا نام حسین قاب کنید با نام حسین یادی از آب کنید خواهید که سر بلند و جاوید شوید تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
*******
باز محرم شدو دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست
*******
آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست قاسم ولیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست
*******
عالم همه قطره اند و دریاست حسین خوبان همه بنده اند و مولاست حسین ترسم که کند شفاعت از قاتل خویش از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین
*******
با خدا عباس وقتی دست داد هر دو دست خویش را از دست داد
*******
منزلگه عشاق دل آگاه حسین است بیراهه نرو سادهترین راه حسین است از مردم گمراه جهان راه نجویید نزدیکترین راه به الله حسین است
*******
علی یک دسته گل از یاس آورد ز طوبی شاخه احساس آورد میان باغی از گل های زهرا خوشا ام البنین عباس آورد
*******
عطری که از حوالی پرچم وزیده است ما را به سمت آقا کشیده است از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا صد کوچه وا کنید محرم رسیده است
|
|
جمعه 87/10/27 ساعت 12:9 عصر
|
|
|
|